ابننجار ابوعبدالله محمد بن محمود بغدادیاِبْنِ نَجّار، ابوعبدالله محبالدین محمدبن محمودبن حسنبن هبهالله بن محاسن (۲۳ ذیقعده ۵۷۸-۵ شعبان ۶۴۳ق/۲۰ مارس ۱۱۸۳-۲۶ دسامبر ۱۲۴۵م)، مورخ، محدث، رجالشناس و ادیب شافعی مذهب بغداد است. فهرست مندرجات۱.۱ - سفر به حجاز ۱.۲ - سفر به شرق ۱.۳ - سفر به مصر ۱.۴ - اقامت در بغداد ۱.۵ - تأسیس مدرسۀ مستنصریه ۱.۶ - وفات ۱.۷ - اساتید ۱.۸ - اتقان در حدیث رجال و تاریخ ۱.۹ - شعر و ادب ۱.۱۰ - شاگردان و راویان ۱.۱۱ - گرایش به تصوف و عرفان ۱.۱۲ - علاقه به امامان شیعه ۱.۱۳ - آثار چاپی ۱.۱۳.۱ - شیوه ابن نجار در این کتاب ۱.۱۳.۲ - تحریر نهایی ۱.۱۳.۳ - استفاده از نوشتههای رجالشناسان و تاریخنویسان ۱.۱۴ - آثار یافت نشده ۱.۱۴.۱ - توجه به آثار ابن نجار ۲ - فهرست منابع ۳ - پانویس ۴ - منبع ۱ - معرفی ابن نجاراو در بغداد زاده شد، پدرش مردی نجار و مادرش صفیه دختر کثیربن سالم هیتی از خاندانی اهل دانش بود. [۱]
یاقوت حموی، معجم الادبا، ج۱۹، ص۴۹.
[۲]
عبدالکریم بن محمد سمعانی ، الانساب ، ج۵، ص۶۶۰ .
[۳]
عبدالعظیمبن عبدالقوی منذری، التکلمه لوفیاتالنقله، ج۲، ص۳۱۹، به کوشش بشار عواد معروف، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م.
[۴]
محمدبن احمدبن عثمان ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲۳، ص۱۳۴، به کوشش بشار عواد معروف و محیی هلال سرحان، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
وی ۷ ساله بود که پدرش را از دست داد. [۵]
محمدبن محمود ابن نجار، ذیل تاریخ بغداد، ج۴، ص۱۵۱، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸-۱۴۰۶ق/۱۹۷۸-۱۹۸۶م.
در کودکی حافظ قرآن شد و پس از آن به فراگیری نحو عربی و استماع و کتابت حدیث آغاز کرد [۶]
مبارکبن احمد ابن شعار، یک برگ از عقودالجمان فی شعراء هذاالزمان، ج۲، ص۵۶۰، در تعلیقات تاریخ.
[۷]
عبدالرزاقبن احمد ابن فوطی، الحوادث الجامعه، ص ۲۰۵٩ ،به کوشش مصطفی جواد، بغداد، ۱۳۵۱ق.
در نظامیۀ بغداد نیز به تحصیل علم پرداخت و در دورهای نسبتاً طولانی در زادگاهش نزد کسانی چون ابن جوزی ، عبدالوهاببن سُکَینۀ بغدادی و ذاکربن کامل خفّاف دانش آموخت و حدیث شنید. [۸]
محمدبن محمود ابن نجار، ذیل تاریخ بغداد، ج۱، ص۳۶۰، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸-۱۴۰۶ق/۱۹۷۸-۱۹۸۶م.
[۹]
محمدبن محمود ابن نجار، ذیل تاریخ بغداد، ج۳، ص۷، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸-۱۴۰۶ق/۱۹۷۸-۱۹۸۶م.
[۱۰]
مبارکبن احمد ابن شعار، یک برگ از عقودالجمان فی شعراء هذاالزمان، ج۲، ص۵۶۰، در تعلیقات تاریخ.
۱.۱ - سفر به حجازسپس به حجاز رفت و در ۶۰۷ق در مکه و چندی در مدینه استماع حدیث کرد. در ۶۰۸ق وارد شام شد و در آنجا نزد ابوالیمن کندی به تحصیل علم پرداخت. در همین سفر در حلب نیز اندکی درنگ کرد و در راه بازگشت به بغداد، از شیوخ حرّان، موصل، تکریت و جز آنها نیز حدیث شنید. [۱۱]
مبارکبن احمد ابن شعار، یک برگ از عقودالجمان فی شعراء هذاالزمان، ج۲، ص۵۶۰-۵۶۱، در تعلیقات تاریخ.
[۱۲]
محمدبن احمدبن عثمان ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲۳، ص۱۳۲، به کوشش بشار عواد معروف و محیی هلال سرحان، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
۱.۲ - سفر به شرقابن نجار در ۶۰۹ق در موطن خود بود، اما اندکی بعد روی به شرق نهاد [۱۳]
محمدبن محمود ابن نجار، ذیل تاریخ بغداد، ج۳، ص۲۲۳، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸-۱۴۰۶ق/۱۹۷۸-۱۹۸۶م.
[۱۴]
مبارکبن احمد ابن شعار، یک برگ از عقودالجمان فی شعراء هذاالزمان، ج۲، ص۵۶۰-۵۶۱، در تعلیقات تاریخ.
و در شهرهای همدان و اصفهان به طلب دانش برخاست و سپس به خراسان رفت و در نیشابور از کسانی چون مؤیدبن محمد طوسی و در مرو از عبدالرحیم، فرزند عبدالکریم سمعانی بهرهها برد و در بازگشت به بغداد در بسطام، دامغان، ری، ساوه، همدان و شهرهای دیگر از مشایخ عصر حدیث شنید و به تکمیل تحصیلات خود پرداخت.اقامت ابن نجار در این نوبت در بغداد نیز دیری نپایید و یک سال بعد راه سفر در پیش گرفت و برای بار دوم به بلاد جبل روی نهاد و به نهاوند و سپس به اصفهان درآمد و چندی در آن شهر اقامت گزید. به نظر میرسد او در همین دوره، باز به خراسان رفته باشد. [۱۵]
مبارکبن احمد ابن شعار، یک برگ از عقودالجمان فی شعراء هذاالزمان، ج۲، ص۵۶۰-۵۶۱، در تعلیقات تاریخ.
[۱۶]
احمدبن ایبک ابن دمیاطی، المستفاد من ذیل تاریخ بغداد، ج۱، ص۲۸۹، به کوشش محمد مولود خلف و بشار عواد معروف، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
چون مغولان بر اصفهان چیره شدند، ابن نجار به بغداد بازگشت (۶۲۰ق) و سپس راه شام در پیش گرفت و در انجا مدتی به تدریس و تحدیث پرداخت. ۱.۳ - سفر به مصردر ۶۲۱ق به مصر رفت و از مشایخ آنجا و اسکندریه بهره جست. [۱۷]
محمدبن محمود ابن نجار، ذیل تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۲، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸-۱۴۰۶ق/۱۹۷۸-۱۹۸۶م.
[۱۸]
محمدبن محمود ابن نجار، ذیل تاریخ بغداد، ج۳، ص۷، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸-۱۴۰۶ق/۱۹۷۸-۱۹۸۶م.
[۱۹]
مبارکبن احمد ابن شعار، یک برگ از عقودالجمان فی شعراء هذاالزمان، ج۲، ص۵۶۰-۵۶۱، در تعلیقات تاریخ.
[۲۰]
مبارکبن احمد ابن مستوفی، تاریخ اربل، ج۱، ص۳۶۰، به کوشش و تعلیقات سامی صقار، بغداد، ۱۹۸۰م.
در مصر الملکالکامل ایوبی (حک ۶۱۵-۶۳۵ق/۱۲۱۸-۱۲۳۸م) وی را نواخت و از او خواست در آنجا اقامت گزیند، اما نپذیرفت. [۲۱]
محمدبن محمود ابن نجار، ذیل تاریخ بغداد، ج۵، ص۶۵، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸-۱۴۰۶ق/۱۹۷۸-۱۹۸۶م.
[۲۲]
مبارکبن احمد ابن شعار، یک برگ از عقودالجمان فی شعراء هذاالزمان، ج۲، ص۵۶۰-۵۶۱، در تعلیقات تاریخ.
آنچه در مورد مسیر سفرهای ابن نجار گفته شد، برداشتی از اطلاعات داده شده توسط ابن شعار در عقودالجمان و تکمیل آن توسط منابع دیگر بود، اما در برخی منابع از گذار وی بر شهرهایی چون غور و یمن نیز سخن رفته است. [۲۳]
عبدالرزاقبن احمد ابن فوطی، تلخیص مجمع الآداب، ج۱، ص۳۳۹، به کوشش محمد عبدالقدوس قاسمی، لاهور، ۱۳۵۹ق/۱۹۴۰م.
۱.۴ - اقامت در بغدادابن نجار سرانجام پس از سالها سفر در ۶۲۴ق در بغداد رحل اقامت افکند. [۲۴]
مبارکبن احمد ابن شعار، یک برگ از عقودالجمان فی شعراء هذاالزمان، ج۲، ص۵۶۰-۵۶۱، در تعلیقات تاریخ.
[۲۵]
عبدالرزاقبن احمد ابن فوطی، الحوادث الجامعه، ج۱، ص۲۰۶، به کوشش مصطفی جواد، بغداد، ۱۳۵۱ق.
مدت زمان این سفرها را، منابع به اختلاف ۲۷ یا ۲۸ سال آوردهاند، [۲۶]
یاقوت حموی، معجم الادبا، ج۱۹، ص۴۹-۵۰.
[۲۷]
عبدالرزاقبن احمد ابن فوطی، تلخیص مجمع الآداب، ج۱، ص۲۰۵، به کوشش محمد عبدالقدوس قاسمی، لاهور، ۱۳۵۹ق/۱۹۴۰م.
اما با توجه به تاریخ آغاز سفرها و سال بازگشت او به بغداد، باید گفت که این ارقام جز تحریفی از اعداد ۱۷ یا ۱۸ نیست.وی در طول سفرهایش علاوه بر شنیدن حدیث و فراگیری معارف اسلامی به ادب نیز میپرداخته و از محضر شاعران بسیاری استفاده میبرده و در عین حال از جمعآوری اطلاعات رجالی و تاریخی برای تألیف کتابهایش به ویژه ذیل تاریخ بغداد، غافل نمانده است. ۱.۵ - تأسیس مدرسۀ مستنصریهابن نجار دورۀ پایانی عمر خود را در بغداد به تدریس و تألیف گذراند و پس از تأسیس مدرسۀ مستنصریه (۶۳۱ق) به تدریس در آنجا گمارده شد. ۱.۶ - وفاتسرانجام وی در ۶۴۳ق در بغداد از دنیا رفت و در گورستان بابالحرب دفن شد. در رثای او مرثیههای بسیاری سرودند. بنا به وصیت او کتابخانهاش وقف مدرسۀ نظامیه گردید. [۲۸]
عبدالرزاقبن احمد ابن فوطی، تلخیص مجمع الآداب، ج۱، ص۳۳۹، به کوشش محمد عبدالقدوس قاسمی، لاهور، ۱۳۵۹ق/۱۹۴۰م.
[۲۹]
عبدالرزاقبن احمد ابن فوطی، الحوادث الجامعه، ج۱، ص۲۰۶، به کوشش مصطفی جواد، بغداد، ۱۳۵۱ق.
[۳۰]
محمدبن احمدبن عثمان ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲۳، ص۱۳۳، به کوشش بشار عواد معروف و محیی هلال سرحان، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۳۱]
ابن کثیر، البدایه، ج۷، ص۱۸۱.
۱.۷ - اساتیدابن نجار از مشایخ و استادانی بسیار بهره جسته و چنانکه خود در معجمالشیوخ یادآور شده، محضر بیش از ۰۰۰’۳ شیخ را درک کرده بوده است. او به گفتۀ ذهبی ، [۳۲]
محمدبن احمدبن عثمان ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲۳، ص۱۳۲، به کوشش بشار عواد معروف و محیی هلال سرحان، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
از روایات معاصران خویش نیز پرهیز نداشته و چندان در بند علوّ سند نبوده، شاید از آنرو که ناچار بوده است برای تألیف ذیل تاریخ بغداد از اطلاعات رجالی و تاریخی معاصران خویش هم بهره جوید.در میان مشایخ و استادان وی، جز آنچه پیشتر گذشت، نام عمادالدین کاتب اصفهانی ، ابومحمد قاسمبن علی ابن عساکر ، ابن اخضر جنابذی ، یاقوت حموی ، ابن دبیثی ، ابن نقطه ، محمدبن عبدالواحد ضیاء مقدسی ، عمربن احمد ابن عدیم و عبدالعظیمبن عبدالقوی منذری نیز شایان ذکر است. [۳۳]
محمدبن محمود ابن نجار،ذیل تاریخ بغداد، ج۱، ص۶،حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸-۱۴۰۶ق/۱۹۷۸-۱۹۸۶م.
[۳۴]
محمدبن محمود ابن نجار، ذیل تاریخ بغداد، ج۱، ۲۰، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸-۱۴۰۶ق/۱۹۷۸-۱۹۸۶م.
[۳۵]
محمدبن محمود ابن نجار، ذیل تاریخ بغداد، ج۱، ص۶۸، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸-۱۴۰۶ق/۱۹۷۸-۱۹۸۶م.
[۳۶]
محمدبن محمود ابن نجار، ذیل تاریخ بغداد، ج۱، ص۴۱۹، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸-۱۴۰۶ق/۱۹۷۸-۱۹۸۶م.
[۳۷]
محمدبن محمود ابن نجار، ذیل تاریخ بغداد، ج۲، ص۱۸۴، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸-۱۴۰۶ق/۱۹۷۸-۱۹۸۶م.
[۳۸]
محمدبن محمود ابن نجار، ذیل تاریخ بغداد، ج۴، ص۱۳۲، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸-۱۴۰۶ق/۱۹۷۸-۱۹۸۶م.
[۳۹]
محمدبن محمود ابن نجار، ذیل تاریخ بغداد، ج۵، ص۱۹۵، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸-۱۴۰۶ق/۱۹۷۸-۱۹۸۶م.
[۴۰]
احمدبن ایبک ابن دمیاطی، المستفاد من ذیل تاریخ بغداد، ج۱، ص۹۷، به کوشش محمد مولود خلف و بشار عواد معروف، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۴۱]
احمدبن محمد ابن قاضی شهبه، طبقات الشافعیه، ج۱، ص۱۲۴، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
۱.۸ - اتقان در حدیث رجال و تاریخسعۀ روایت و اتقان وی در حدیث و رجال و تاریخ ، مورد تأیید کسانی چون یاقوت حموی ، [۴۲]
یاقوت حموی، معجم الادبا، ج۱۹، ص۴۹-۵۰.
ابن مستوفی ، [۴۳]
مبارکبن احمد ابن مستوفی، تاریخ اربل، ج۱، ص۳۶۰، به کوشش و تعلیقات سامی صقار، بغداد، ۱۹۸۰م.
ابن دبیثی ، [۴۴]
محمدبن سعید ابن دبیثی، ذیل تاریخ مدینهالسلام، ج۱، ص۲۴۸، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز.
ابن شعار ، [۴۵]
مبارکبن احمد ابن شعار، یک برگ از عقودالجمان فی شعراء هذاالزمان، ج۱، ص۵۶۱، در تعلیقات تاریخ.
ابن طاووس [۴۶]
علیبن موسی ابن طاووس، الامان،ج۱، ص۱۲۰، قم، ۱۴۰۹ق.
، ابن فوطی [۴۷]
عبدالرزاقبن احمد ابن فوطی، تلخیص مجمع الآداب، ج۱، ص۳۳۹، به کوشش محمد عبدالقدوس قاسمی، لاهور، ۱۳۵۹ق/۱۹۴۰م.
و ذهبی [۴۸]
محمدبن احمدبن عثمان ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲۳، ص۱۳۱-۱۳۲، به کوشش بشار عواد معروف و محیی هلال سرحان، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
قرار گرفته است.اعتبار ابن نجار در ضبط تاریخ و رجال چندان بود که حتی برخی چون یاقوت که از مشایخ وی به شمار میرود، در بسیاری مواضع از او نقل قوا کردهاند. [۴۹]
یاقوت حموی ، معجم البلدان ، ج۱، ص۶۱ .
[۵۰]
یاقوت حموی ، معجم البلدان ، ج۱، ص ۴۵۲ .
۱.۹ - شعر و ادبابن نجار افزون بر حدیث، رجال و تاریخ، در ادب نیز صاحب اطلاع بود و چنانکه از بررسی ذیل تاریخ بغداد [۵۱]
محمدبن محمود ابن نجار ، ذیل تاریخ بغداد ، ج۲، ص۳۱ ، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸-۱۴۰۶ق/۱۹۷۸-۱۹۸۶م .
برمیآید، در نقل و ضبط سرودههای شاعران کوشا بوده است.علاوه بر آثار ادبی خود نیز گاه شعر میسرود و یاقوت ابیاتی چند از اشعار او را در کتاب خود آورده و از او به عنوان ادیب یاد کرده است. [۵۲]
یاقوت حموی، معجم الادبا، ج۱۹، ص۴۹-۵۰.
ابن نجار در قرائت نیز استاد بود و در این زمینه هم آثاری پدید آورد و چنانکه خود اظهار داشته، [۵۳]
یاقوت حموی، معجم الادبا، ج۱، ص۳۶۰.
قرائات مختلف را به روایات گوناگون بر ابوحامد ابن سکینه خوانده بوده است.۱.۱۰ - شاگردان و راویاندر میان شاگردان و راویان ابن نجار میتوان از ابن شعار موصلی ، ابن صابونی ، ابن ساعی ، علیبن موسی ابن طاووس حلی ، محمدبن یوسف گنجی ، محبالدین طبری و سرانجام عمربن احمد ابن عدیم که از مشایخ وی نیز به شمار میرود، نام برد. [۵۴]
مبارکبن احمد ابن شعار، یک برگ از عقودالجمان فی شعراء هذاالزمان، ج۱، ص۵۶۱، در تعلیقات تاریخ.
[۵۵]
محدبن یوسف گنجی، کفایهالطالب، ج۱، ص۵۰، به کوشش محمد هادی امینی، تهران، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۵۶]
عمربن احمد ابن عدیم، بغیهالطلب، ج۲، ص۷۴۶، به کوشش سهیل زکّار، دمشق، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
[۵۷]
علیبن موسی ابن طاووس، فتحالابواب، ج۱، ص۱۴۹، به کوشش حامد خفاف، بیروت، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م.
[۵۸]
ابن صابونی، محمدبن علی، ج۱، ص۵-۶، تکلمه اکمالالاکمال، به کوشش مصطفی جواد، بغداد، ۱۳۷۷ق/۱۹۵۷م.
[۵۹]
محمدبن عمر ابن رشید، ملءالعبیه، ج۵، ص۲۳۳، به کوشش محمد حبیب ابن خوجه، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
[۶۰]
محمدبن عمر ابن رشید، ملءالعبیه، ج۵، ص۲۵۰، به کوشش محمد حبیب ابن خوجه، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
[۶۱]
محمدبن احمدبن عثمان ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲۳، ص۱۳۳، به کوشش بشار عواد معروف و محیی هلال سرحان، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
همچنین از شرح نهجالبلاغۀ ابن ابیالحدید [۶۲]
عبدالحمیدبن هبهالله ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج۱۵، ص۲۸-۳۰، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۲م.
برمیآید که وی نیز از ابن نجار استفاده کرده است.۱.۱۱ - گرایش به تصوف و عرفانگفتنی است که ابن نجار به تصوف و عرفان نیز گرایش داشته و از محضر مشایخ بزرگ عصر همچون محییالدین ابن عربی و شهابالدین عمربن محمد سهروردی بهره برده است، [۶۳]
محمدبن محمود ابن نجار، ذیل تاریخ بغداد، ج۵، ص۱۷۹-۱۸۱، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸-۱۴۰۶ق/۱۹۷۸-۱۹۸۶م.
[۶۴]
احمدبن ایبک ابن دمیاطی، المستفاد من ذیل تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶، به کوشش محمد مولود خلف و بشار عواد معروف، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
چنانکه در کتب فهارس از او به عنوان راوی آثار ابن عربی، از جمله الفتوحاتالمکیه نام بردهاند. [۶۵]
عبداللهبن سالم بصری، «الامداد بمعرفه علو الاسناد»، ج۱، ص۲۵، همراه الرسائلالخمس فی الاسانید، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
[۶۶]
عبدالحیبن عبدالکبیر کتانی، فهرسالفهارس و الاثبات، ج۱، ص۳۱۹، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
این تمایل وی در ذیل تاریخ بغداد نیز آشکار است، زیرا هیچگاه از یاد مشایخ صوفیه غافل نمانده است. اطلاق «شهید» به شقیق بلخی و نیز تعبیرات ستایشآمیزی که برای سهروردی به کار برده، همگی نشان از گرایش وی به صوفیه دارد. [۶۷]
محمدبن محمود ابن نجار، ذیل تاریخ بغداد، ج۵، ص۱۷۹-۱۸۲، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸-۱۴۰۶ق/۱۹۷۸-۱۹۸۶م.
[۶۸]
احمدبن ایبک ابن دمیاطی، المستفاد من ذیل تاریخ بغداد، ج۱، ص۲۵۲٩، به کوشش محمد مولود خلف و بشار عواد معروف، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
۱.۱۲ - علاقه به امامان شیعهشایان ذکر است که ابن نجار با اینکه خود شافعی بوده، به امامان شیعه - علیهمالسلام - علاقه نشان داده است و حتی میتوان نام او را در سند نخستین از کتاب تاریخالائمۀ منسوب به ابن ابیالثلج [۶۹]
محمدبن محمد ابن ابیالثلج، «تاریخالائمه»، ج۱، ص۲، مجموعه نفیسه، قم، ۱۴۰۶ق.
ملاحظه کرد.طبق این سند، ابن نجار از طریق ۳ تن از شیوخ خود کتاب تاریخالائمه را که یکی از کهنترین منابع تاریخ امامان دوازدهگاه - علیهمالسلام- میباشد، روایت کرده است. البته اینگونه برخورد با مذهب شیعه ، باتوجه به محیط اجتماعی ـ سیاسی دورۀ پایانی خلافت عباسی، چندان شگفت نمینماید. ۱.۱۳ - آثار چاپی۱. الدرهالثمینه فی تاریخالمدینه ، که ابن نجار آن را به درخواست برخی طالبان علم در مدینه به رشتۀ تحریر درآورده است. [۷۰]
محمدبن محمود ابن نجار، الدرهالثمینه،ص ۳۲۱ ، همراه شفاءالغرامِ فاسی، قاهره، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۶م.
این کتاب همراه جلد دوم شفاءالغرام فاسی در قاهره (۱۳۷۶ق/۱۹۵۶م) به چاپ رسیده است. این کتاب بیش از آنکه به تاریخ سیاسی ـ اجتماعی مدینه بپردازد، به ذکر برخی مسائل دینی از قبیل فضایل، زیارات و مانند آن پرداخته است. [۷۱]
فرانتس روزنتال، علمالتاریخ عندالمسلمین، ج۱، ص۲۲۴-۲۲۵، ترجمۀ صالح احمد علی، بغداد، ۱۹۶۳م.
ابوالعباس غرافی بر این کتاب ذیلی نوشته بوده است. [۷۲]
عبدالکریمبن محمد سخاوی، الانساب، ج۱، ص۶۴۲، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
۲. ذیل تاریخ بغداد ، که ذیلی است بر تاریخ بغداد خطیب بغدادی که تنها بخشهایی از آن در ۵ مجلد در حیدرآباد دکن (۱۳۹۸-۱۴۰۶ق/۱۹۷۸-۱۹۸۶م) به چاپ رسیده است. این بخشها شامل قسمتهایی از حرفهای «ع» و «ف» است. نسخهای شامل شرح حال نصربن یحیی تا هارونبن محمد در مجموعۀ یهودا، در کتابخانۀ پرینستون موجود است که به چاپ نرسیده و احتمالاً بخشی از ذیل تاریخ بغداد است. در مورد شمار مجلدات این کتاب اختلاف نظر وجود دارد، ولی آنچه از این کتاب در زمان سخاوی (د ۹۰۲ق) موجود بوده، مسلّماً بیش از مجلداتی است که اکنون هست. [۷۳]
محدبن یوسف گنجی، کفایهالطالب، ج۱، ص۴۰۱، به کوشش محمد هادی امینی، تهران، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۷۴]
عبدالرزاقبن احمد ابن فوطی، الحوادث الجامعه، ج۱، ص۲۰۵، به کوشش مصطفی جواد، بغداد، ۱۳۵۱ق.
[۷۵]
محمدبن احمدبن عثمان ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۱۴۲۸-۱۴۲۹، به کوشش بشار عواد معروف و محیی هلال سرحان، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۷۶]
محمد ابن شاکر کتبی، فواتالوفیات، ج۴، ص۳۶، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
[۷۷]
عبدالکریمبن محمد سخاوی، الانساب، ج۱، ص۵۹۰-۵۹۱، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
[۷۸]
عبدالکریمبن محمد سخاوی، الانساب، ج۱، ص۶۲۲، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
۱.۱۳.۱ - شیوه ابن نجار در این کتابابن نجار در این کتاب با شیوهای نزدیک به روش خطیب بغدادی ، به یاد کرد کسانی پرداخته که یا در بغداد میزیسته، یا بدانجا وارد شده بودهاند و در این اثر از دو ذیل مهم پیشین، ذیلهای سمعانی و ابن دبیثی، بهره برده است. [۷۹]
عبدالکریمبن محمد سخاوی، الانساب، ج۱، ص۶۲۲، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
وی شرح حال کسانی را که توسط خطیب بغدادی نوشته شده، نیاورده و فقط در برخی موارد که در تراجم آنان نکتهای فروگذار شده، به شرح حال آنان پرداخته است. [۸۰]
محمدبن محمود ابن نجار، ذیل تاریخ بغداد، ج۵، ص۲۰۳، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸-۱۴۰۶ق/۱۹۷۸-۱۹۸۶م.
با اینهمه ابن نجار در این اثر نام بسیاری از خلفا، وزیران، قاضیان، فقیهان، محدّثان، خطیبان، شاعران، ادیبان، پزشکان و صوفیان را آورده و از اینرو کتاب وی از اهمیت خاصی برخوردار است. ترتیب کتاب برپایۀ حروف تهجی است و بنابر شیوۀ معمول «محمد» ها در آغاز کتاب آورده شدهاند. بخشی نیز دربارۀ «کنیهها» و بخشی دیگر دربارۀ «زنان» به پایان کتاب افزوده شده است. ۱.۱۳.۲ - تحریر نهاییابن نجار از همان دورۀ آغاز تحصیلاتش به فراهم آوردن یادداشتهایی در تکمیل تاریخ بغداد سمعانی پرداخته بوده و در طول سفرهایش به جمعآوری اطلاعات تازه در همین موضوع همت گماشته بوده است. به نظر میرسد که تحریر نهایی این کتاب در قالب ذیل تاریخ بغداد خطیب بهطور تدریجی فراهم آمده است، چراکه از سویی یاقوت حموی (د ۶۲۶ق) با تصریح به نام کتاب از آن سود جسته و از دیگر سو در جایجای نسخۀ برجای ماندۀ کتاب، از تاریخهای متأخرتر تا ۶۴۰ق یاد شده است. ابن نجار در تألیف این کتاب بر دیدهها و شنیدههای خویش، اجازات دریافتی از شیوخ خود و مکاتباتی که با عالمان عصر داشته، تکیه کرده است. وی در عین حال از آثار مدوّن پیشینیان، همچون کتب معجمالشیوخ و آثاری چون خریدهالقصر عمادالدین کاتب ، الفنون ابن عقیل ، الفهرست ابن ندی م، تحفهالامراء صابی ، مقاتلالطّالبّیین احمدبن عبیداللهبن محمدبن عمار ، طبقاتالصوفیه سُلَمی و نسوی ، التجارب ابن فندق ، کتاب الوزراء صاحببن عباد و آثار رجالی شیعه همچون مشیخه هارونبن موسی تلعکبری بهرۀ فراوان گرفته است. او در ضمن شرح حال افراد به ذکر مطالب تاریخی، جغرافیایی، سیاسی و وضع علمی و اجتماعی بغداد نیز پرداخته است. وی در سراسر کتاب، کمتر به ذکر تصانیف افراد پرداخته، اما در شرح حال محدّثان و فقیهان معمولاً با ارائه طریق خود به آثار و روایات ایشان، حدیثی چون جامعالاحادیث سیوطی ، دیل ابن نجار به عنوان یک منبع حدیثی مهم جایجای، مورد استفاده قرار گیرد. [۸۱]
محمدبن محمود ابن نجار، ذیل تاریخ بغداد، ج۱، ص۵۳، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸-۱۴۰۶ق/۱۹۷۸-۱۹۸۶م.
[۸۲]
محمدبن محمود ابن نجار، ذیل تاریخ بغداد، ج۱، ص۶۱، ذیل تاریخ بغداد، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸-۱۴۰۶ق/۱۹۷۸-۱۹۸۶م.
۱.۱۳.۳ - استفاده از نوشتههای رجالشناسان و تاریخنویسانابن نجار از بسیاری دستنوشتههای رجالشناسان و تاریخنویسان در کتاب خود استفاده کرده و در به کارگیری منابع، سعی بر آن داشته که حتیالمقدور از نسخهای به خط مؤلف بهره گیرد و این بیانگر دقت و سختکوشی وی در کار تحقیق است. [۸۳]
ذیل تاریخ بغداد، محمدبن محمود ابن نجار، ج۲، ص۲۲، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸-۱۴۰۶ق/۱۹۷۸-۱۹۸۶م.
گرچه تمامی ذیل ابن نجار هماکنون در دست نیست، ولی گزیدهای از آن با عنوان المستفاد من ذیل تاریخ بغداد توسط احمدبن ایبک دمیاطی (د ۷۴۹ق) فراهم شده که در ۱۳۹۹ق/۱۹۷۸م در حیدرآباد دکن و دیگر بار در ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م در بیروت، به کوشش محمد مولود خلف و بشار عواد معروف به چاپ رسیده است. البته ابن دمیاطی در این کتاب علاوه بر انتخاب و اختصار متن اصلی، گاه خود نیز اطلاعاتی به آن افزوده است. [۸۴]
خلف، محمد مولود و بشار عواد معروف، مقدمه بر المستفاد، ص ۳۱-۶۶ .
بر کتاب ابن نجار دو ذیل نیز نوشته شده است: ذیل ابن رافع اسلامی که مختصری از آن توسط فاسی صورت پذیرفته و با نام منتخبالمختار به کوشش عباس عزاوی در بغداد (۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م) به چاپ رسیده است و ذیل ابن ساعی که باید از اهمیت خاصی برخوردار بوده باشد. [۸۵]
عبدالکریمبن محمد سخاوی، الانساب، ج۱، ص۵۹۱، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
[۸۶]
عبدالکریمبن محمد سخاوی، الانساب، ج۱، ص۶۲۲، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
اثر خطی: مناقبالامام الشافعی ، که ظاهراً نسخهای از آن در کتابخانۀ دانشکدۀ حکمت بغداد موجود است. ۱.۱۴ - آثار یافت نشده۱. اخبارالمشتاق بأخبارالعشّاق؛ ۲. الازهار فی انواعالأشعار؛ ۳. اظهخار نعمهالاسلام و اشهارنقمهالاجرام؛ ۴. الألقاب؛ ۵. جنهالناظرین فی معرفهالتابعین؛ ۶. روضهالأولیاء فی مسجد ایلیاء؛ ۷.الزهر فی محاسن شعراءِالعصر؛ ۸. السابق واللاحق؛ ۹. سلوهالوحید؛ ۱۰. الشافی فیالطب؛ ۱۱. شرح حرز الامانیِ شاطبی؛ ۱۲. شرحالمفصل زمخشری؛ ۱۳. العقدالفائق فی عیون اخبارالدین و محاسن تواریخالخلائق؛ ۱۴.کتاب عوالیه؛ ۱۵. عیونالفوائد، که ظاهراً همان غررالفوائد است؛ ۱۶. القمرالمنیر فیالمسندالکبیر، که در ان احادیث اصحاب حضرت رسول- صلی الله علیه و آله- را گرد اورده است؛ ۱۷. الکافی فی الصلاح؛ ۱۸. کنزالایام (یا الامام) فی معرفهالسنن والاحکام؛ ۱۹.المتفق والمفترق، که در موضوع انتساب رجال حدیث به آباء و بلدان نوشته شده است؛ ۲۰. مجموع غررالفوائد و منثور در القلائد؛ ۲۱. المختلف والمؤتلف، که ذیلی بوده بر الاکمال ابن ماکولا؛ ۲۲.معجمالشیوخ، که در آن از ۰۰۰’۳ شیخ مرد و ۴۰۰ شیخ زن نام برده است؛ ۲۳. نثرالدر؛ ۲۴. نزههالطرف فی اخبار اهلالظرف؛ ۲۵. نزههالوری فی اخبارالقری (یا نزههالقری فی ذکرامالقری)؛ ۲۶. نهجالاصابه فی معرفهالصحابه. افزون بر اینها، ابن نجار کتابی جنگ مانند نوشته بوده که بنابر نقل منابع همچون نشوارالمحاضرۀ محسّنبن علی تنوخی بوده است. [۸۷]
محمدبن احمدبن عثمان ذهبی، سیر اعلام النبلاء ، ج۲۳، ص۱۳۳ ، به کوشش بشار عواد معروف و محیی هلال سرحان، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م
[۸۸]
یاقوت حموی، معجم الادبا ،ج۱۹، ص۵۰-۵۱ .
[۸۹]
عبدالرزاقبن احمد ابن فوطی، الحوادث الجامعه، ج۱، ص۲۰۵-۲۰۶، به کوشش مصطفی جواد، بغداد، ۱۳۵۱ق.
[۹۰]
محمدبن احمدبن عثمان ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲۳، ص۱۶۳۳، به کوشش بشار عواد معروف و محیی هلال سرحان، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۹۱]
ابن کثیر، البدایه، ج۷، ص۱۸۰-۱۸۱.
[۹۲]
عبدالکریمبن محمد سخاوی، الانساب، ج۱، ص۶۰۶، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
گفتنی است که وی کتابی داشته با عنوان الکمال فی معرفهالرجال که یاقوت [۹۳]
یاقوت حموی، معجم الادبا، ج۱۹، ص۵۰.
از آن نام برده است و به گفتۀ محمدبن جعفر کتانی [۹۴]
محمدبن جعفرکتانی، الرسالهالمستطرفه، ج۱، ص۲۰۸، استانبول، ۱۹۸۶م.
موضوع آن، رجال کتب ششگانۀ حدیثی اهل سنت بوده است.فیشر در ۱۸۹۰م در مقالۀ «اقتباسهایی از ذهبی و ابن نجار» بهطور مبهمی به این کتاب پرداخته و متنی را نیز به عنوان باقیماندههایی از الکمال به چاپ رسانیده است که البته نمیتواند از ابن نجار بوده باشد، چراکه مؤلف در آن از کسانی چون ابوطاهر سلفی و ابوموسی مدینی روایت میکند که در شمار مشایخ ابن نجار نبوده، بلکه در طبقۀ مشایخ شیوخ او بودهاند. ۱.۱۴.۱ - توجه به آثار ابن نجارآثار ابن نجار همواره مورد توجه مورخان و رجالنویسان بوده است، چنانکه ذیل تاریخ بغداد در سطح وسیعی مورد بهرهبرداری منابع متأخر تاریخی و رجالی قرار گرفته است. در کتب فهارس و اجازات هم آثار ابن نجار همواره مورد توجه بوده است. [۹۵]
محمدبن سلیمان رودانی، صلهالخلف، ج۱، ص۱۶۰-۱۶۱، به کوشش محمد حجبی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
[۹۶]
محمدبن سلیمان رودانی، صلهالخلف، ج۱، ص۲۴۴، به کوشش محمد حجبی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
[۹۷]
عبدالحیبن عبدالکبیر کتانی، فهرسالفهارس و الاثبات، ج۱، ص۳۹۵، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
[۹۸]
عبدالحیبن عبدالکبیر کتانی، فهرسالفهارس و الاثبات، ج۱ ۲، ص۶۳۵، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
گفتنی است که بدری محمد فهد در کتابی با عنوان، تاریخ بغداد للمورخ ابن نجار البغدادی که در بغداد (۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م) به چاپ رسیده، به تفصیل دربارۀ ابن نجار و اثار وی بهخصوص ذیل تاریخ بغداد سخن گفته است. ۲ - فهرست منابع(۱) محمدبن محمد ابن ابیالثلج، «تاریخالائمه»، مجموعه نفیسه، قم، ۱۴۰۶ق. (۲) عبدالحمیدبن هبهالله ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۲م. (۳) محمدبن سعید ابن دبیثی، ذیل تاریخ مدینهالسلام، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز. (۴) احمدبن ایبک ابن دمیاطی، المستفاد من ذیل تاریخ بغداد، به کوشش محمد مولود خلف و بشار عواد معروف، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م. (۵) محمدبن عمر ابن رشید، ملءالعبیه، به کوشش محمد حبیب ابن خوجه، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م. (۶) محمد ابن شاکر کتبی، فواتالوفیات، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م. (۷) مبارکبن احمد ابن شعار، یک برگ از عقودالجمان فی شعراء هذاالزمان، در تعلیقات تاریخ. (۸) ابن صابونی، محمدبن علی، تکلمه اکمالالاکمال، به کوشش مصطفی جواد، بغداد، ۱۳۷۷ق/۱۹۵۷م. (۹) علیبن موسی ابن طاووس، الامان، قم، ۱۴۰۹ق. (۱۰) علیبن موسی ابن طاووس، فتحالابواب، به کوشش حامد خفاف، بیروت، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م. (۱۱) عمربن احمد ابن عدیم، بغیهالطلب، به کوشش سهیل زکّار، دمشق، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م. (۱۲) عبدالرزاقبن احمد ابن فوطی، تلخیص مجمع الآداب، به کوشش محمد عبدالقدوس قاسمی، لاهور، ۱۳۵۹ق/۱۹۴۰م. (۱۳) عبدالرزاقبن احمد ابن فوطی، الحوادث الجامعه، به کوشش مصطفی جواد، بغداد، ۱۳۵۱ق. (۱۴) احمدبن محمد ابن قاضی شهبه، طبقات الشافعیه، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م. (۱۵) ابن کثیر، البدایه. (۱۶) مبارکبن احمد ابن مستوفی، تاریخ اربل، به کوشش و تعلیقات سامی صقار، بغداد، ۱۹۸۰م. (۱۷) محمدبن محمود ابن نجار، الدرهالثمینه، همراه شفاءالغرامِ فاسی، قاهره، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۶م. (۱۸) محمدبن محمود ابن نجار، ذیل تاریخ بغداد، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸-۱۴۰۶ق/۱۹۷۸-۱۹۸۶م. (۱۹) قیصر ابوفرح، مقدمۀ المستفاد من ذیل تاریخ بغداد، حیدراباد دکن، ۱۳۹۱ق/۱۹۷۱م. (۲۰) عبداللهبن سالم بصری، «الامداد بمعرفه علو الاسناد»، همراه الرسائلالخمس فی الاسانید، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م. (۲۱) محمدبن احمدبن عثمان ذهبی، سیر اعلام النبلاء، به کوشش بشار عواد معروف و محیی هلال سرحان، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. (۲۲) خلف، محمد مولود و بشار عواد معروف، مقدمه بر المستفاد. (۲۳) محمدبن سلیمان رودانی، صلهالخلف، به کوشش محمد حجبی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م. (۲۴) فرانتس روزنتال، علمالتاریخ عندالمسلمین، ترجمۀ صالح احمد علی، بغداد، ۱۹۶۳م. (۲۵) عبدالکریمبن محمد سخاوی، الانساب، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م. (۲۶) سیوطی، جامعالاحادیث، دمشق، ۱۹۷۹م. (۲۷) خلیلبن ایبک صفدی، الوافی بالوفیات، به کوشش ددرینگ، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م. (۲۸) عبدالحیبن عبدالکبیر کتانی، فهرسالفهارس و الاثبات، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م. (۲۹) محمدبن جعفرکتانی، الرسالهالمستطرفه، استانبول، ۱۹۸۶م. (۳۰) محدبن یوسف گنجی، کفایهالطالب، به کوشش محمد هادی امینی، تهران، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م. (۳۱) عبدالعظیمبن عبدالقوی منذری، التکلمه لوفیاتالنقله، به کوشش بشار عواد معروف، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م. (۳۲) یاقوت حموی، معجم الادبا. (۳۳) یاقوت حموی، معجم البلدان. ۳ - پانویس
۴ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن نجار»، ج۵، ص۱۸۵۴. ردههای این صفحه : ادیبان | تراجم | علمای اهل سنت | علمای رجالی اهل سنت | علمای قرن ششم | علمای قرن هفتم | محدثین اهل سنت | مورخین
|